یادداشت های یک معلم تربیت بدنی
[ و در خبر ضرار پسر ضمره ضبابى است که چون بر معاویه در آمد و معاویه وى را از امیر المؤمنین ( ع ) پرسید ، گفت : گواهم که او را در حالى دیدم که شب پردههاى خود را افکنده بود ، و او در محراب خویش بر پا ایستاده ، محاسن را به دست گرفته چون مار گزیده به خود مىپیچید و چون اندوهگینى مىگریست ، و مىگفت : ] اى دنیا اى دنیا از من دور شو با خودنمایى فرا راه من آمدهاى ؟ یا شیفتهام شدهاى ؟ مباد که تو در دل من جاى گیرى . هرگز جز مرا بفریب مرا به تو چه نیازى است ؟ من تو را سه بار طلاق گفتهام و بازگشتى در آن نیست . زندگانىات کوتاه است و جاهت ناچیز ، و آرزوى تو داشتن خرد نیز آه از توشه اندک و درازى راه و دورى منزل و سختى در آمدنگاه . [نهج البلاغه]
پیوندها
صفحه اول
پیام رسان
پارسی بلاگ
اوقات شرعی
پست الکترونیک
برچسب ها
بازی...
بازی...
بازی برای نرمش...
خاطره
بازی کلاسی
خاطرات
ویرایش
عناوین یادداشتهای
ایمن سازی...
برگزاری...
بازی
دوشنبه یک...
تعارض...
پستی برای...
یک روز...
آموزش...
باز این...
بازی برای...
عناوین یادداشتها[35]
بایگانی
شهریور 91[2]
دی 91[2]
آبان 91[1]
مهر 91[1]
اسفند 91[3]
پاییز 92[4]
زمستان 91[6]
پاییز 92[6]
ویرایش
پیوند دوستان
a.sh
زیرکوه22
ویرایش
پیوندهای روزانه
گروه کیفیت...
غلامرضا تختی
نرم افزار های...
خانوم ورزش
کارشناسی ارشد...
ورزش در...
دانشجویان...
روستای تیگاب...
وبلاگ روستای...
زادگاه پدری
آرشیو پیوند روزانه[12]
ویرایش
مدیر وبلاگ
یادداشت های یک معلم تربیت بدنی
آمار واطلاعات
بازدید امروز : 29
بازدید دیروز : 17
کل بازدید : 38329
کل یادداشتها ها : 37
خبر مایه
سایت های مهم
شاکری
اولین دیدگاه را شما بگذارید
یک روز...
آموزش...
طراحی پوسته توسط تیم
پارسی بلاگ