باز آمد بوی ماه مدرسه بوی بازیهای راه مدرسه............
فرا رسیدن ماه مهر همیشه یاد آور روزهای پر هیجان و هیاهوی مدرسه و درس و خاطرات اولین روزهای مدرسه رفتنمونه
یادش بخیر. یادم میاد اولین روزی که میخواستم به مدرسه برم دلهره داشتم و پس از پایان زنگ اول فوری اومدم خونه اما داداشم آقامهدی اومد یه دفتر از دفترای خودشو به من داد و منو پیش معلممون برد
ام حالا دیگه نمیتونم اونو ببینم......نمی دونم اگه یه بار دیگه اون روزا تکرار بشه چطوری میگذرونمشون اما اینو فهمیدم وقتی قدر نعمتها تو نیونی و شکرشونو به جا نیاری همیشه حسرتشون رو میخوری
از داداشم آقا مهدی برام یه معلم مهربون و دلسوز تو خاطرمه که هیچ وقت درس و نصیحتاشو فراموش نمیکنم.درپایان هم با یه صلوات وفاتحه ای امیدوارم روحشو شاد کنه.